کشیدگی ردیف و محتوا

تطبیق پذیری با پیچ و خم های مسیر

داستان غول عکاسی کداک که در عصر عکاسی دیجیتال از قله به قعر رسید، بارها و بارها نقل شده است. این روایت معمولا به عنوان یک هشدار تلقی می شود. زمانی، شرکتی که پیشرو بود، در نوآوری شکست خورد و عرصه را به تازه‌واردهای باهوش در زمینه فناوری باخت. اما این روایت، زیرمجموعه جالبی را از قلم انداخته است.

بین سال‌های ۱۹۷۴ تا ۲۰۰۶، شرکت کداک یک راکتور هسته‌ای با ۳.۵ پوند اورانیوم غنی‌شده در یک آزمایشگاه زیرزمینی مخفی در روچستر نیویورک داشت. این راکتور، که برای انجام آزمایش رادیوگرافی نوترونی استفاده می‌شد، سرمایه‌گذاری در تحقیقات پیشرفته فناوری بود. این امر می‌توانست کداک را در خط مقدم محصولات جدید عکاسی و تصویربرداری نگه دارد. اما همه ما می‌دانیم که بعد چه اتفاقی افتاد: کداک غافلگیر از پیشرفت‌های جدید در عکاسی دیجیتال شد و به ناحق به عنوان یک شرکت عقب‌مانده شناخته شد.امروزه با پیشرفت سریع فناوری، بحران آب و هوا و تغییرات گسترده‌تر اجتماعی و سیستمی، بسیاری از مدیران و سازمان‌ها احساس می‌کنند که یک لحظه بی‌تحرکی یا اشتباه استراتژیک می‌تواند به منسوخ شدن یا حتی تبدیل شدن به یک داستان عبرت‌آمیز منجر شود. چالش نه تنها در توانایی انطباق با تحولات عمیق ناشی از فناوری‌های جدید و سواد بالای داده است، بلکه در یافتن راه‌هایی برای مشارکت فعالانه در ساختن آینده‌ای بهتر هم نهفته است. برای اینکه نام خود را برجسته کنید، ضروری است مسیری را ترسیم کنید که نوآورانه، انعطاف‌پذیر و در مواجهه با تغییرات و پیچیدگی‌های بی‌امان، سازگار باشد. تجدید اختراع مداوم کسب‌وکار کلیدی است: تصور کردن آنچه در آینده است و ایجاد یک مدل کسب‌وکار، محصول یا خدمتی کاملاً جدید. این نیازمند پاسخ به سوالات اساسی است. این سوالات ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • چگونه در عصری که ربات‌های مجهز به هوش مصنوعی نسل جدید، رابطه‌ی بین شما و مشتری‌تان را برقرار می‌کنند، از اصالت برند خود محافظت می‌کنید؟
  • چگونه در بازاری که انتظارات مصرف‌کنندگان به طور فزاینده‌ای با شیوه‌های پایدار و یک جایگاه اخلاقی قوی تعریف می‌شود، برتری رقابتی خود را حفظ می‌کنید؟
  • اولین قدم‌هایی که می‌توانید برای تبدیل چشم‌انداز آینده خود به واقعیت حال بردارید، کدامند؟

بصیرت راهبردی به عنوان یک عمل خلاقانه

بصیرت راهبردی یک رویکرد و طرز فکری است که سازمان‌ها را برای پیش‌بینی و جهت‌یابی مؤثر در برابر ابهامات آینده تجهیز می‌کند. بصیرت راهبردی سکوی پرشی را برای کسب‌وکارها فراهم می‌کند تا دائماً خود را بازآفرینی کنند و اطمینان حاصل نمایند که استراتژی‌هایشان نسبت به نیروهای متعدد تأثیرگذار بر چشم‌انداز بازار، پاسخگو هستند. به هر حال، توانایی پیش‌بینی تغییرات آینده تنها به اندازه‌ی ظرفیت سازمان شما برای بازآفرینی خود بر اساس این بینش‌ها ارزشمند است.

بصیرت راهبردی که برای دهه‌ها رکن اصلی استراتژی کسب‌وکار بوده است، در اشکال مختلفی از قبیل سناریو‌پردازی تا توسعه‌ی استراتژی تطبیقی تجلی یافته است. در فلسفه‌ی آن، درک این موضوع که مسیر پیش رو نه خطی و نه قابل پیش‌بینی است، اهمیت دارد. این امر مستلزم داشتن فرهنگی است که با قابلیت انطباق بالا برای مواجهه با ظهور چندین آینده‌ی محتمل آمادگی داشته باشد.

استراتژی اساساً درباره‌ی ایجاد انتخاب‌ها، جهت‌یابی در میان چالش‌ها و بهره‌مندی از فرصت‌های نوظهور است. این امر نیازمند رویکردی چندوجهی است که قید و بندهای تفکر متعارف را می‌شکند. ما ، استراتژی را به عنوان یک عمل خلاقانه می‌بینیم – محصولی از تخیل، کنجکاوی و شهود انسانی که رابطه‌ای همزیستی با طراحی، داده و فناوری دارد. استراتژی جهت‌دهی می‌کند، طراحی مسیر را شکل می‌دهد، داده‌ها رویکرد را آگاه می‌سازند و فناوری اجرا را ممکن می‌کند.

دیدگاه تجربی که به‌طور سنتی توسط مشاوره‌ها ترجیح داده می‌شود، بر تحلیل کمی و بینش‌های مبتنی بر داده تمرکز دارد. در حالی که این رویکرد مزایای خاص خود را دارد و اطلاعات ارزشمندی را ارائه می‌دهد، برای درک ابعاد کیفی ظریف‌تر چالش‌ها و فرصت‌های راهبردی، باید همراه با روش‌های دیگر به کار گرفته شود. آینده را نمی‌توان در یک صفحه گسترده خلاصه کرد: آینده منظره‌ای زنده و پویا از احتمالات بی‌شمار است. با استفاده‌ی موفق، بصیرت راهبردی می‌تواند منجر به فرصت‌ها و هم‌راستا شدن در جنبه‌های مختلف کسب‌وکار و در سطوح مختلف شود. در اینجا فقط چند نمونه آورده شده است.

  • ایجاد کسب‌وکارهای جدید و اتخاذ تصمیمات جسورانه‌تر بر اساس نیازهای لحظه‌ای
  • متحول کردن برندها و حرکت سازمان به سمت موقعیت‌یابی نوآورانه و فوق‌العاده مرتبط
  • تحقق تجربیات مرتبط با محصولات و خدمات که مرزهای ممکن را جابجا می‌کنند
  • کشف روش‌های جدید برای تعمیق تعامل و ارتقای وفاداری مشتریان
  • شناسایی قابلیت‌های ضروری برای آینده‌دار کردن سازمان خود
  • نقشه برداری از چارچوب‌های راهبردی برای تفکر آینده‌نگرانه

هر سازمانی – بسته به بافت، فرهنگ و شرایط منحصر به فرد خود – رابطه‌ی متمایزی با آینده برقرار می‌کند که عمیقاً بر نحوه‌ی درک و آمادگی آن برای آنچه در پیش است، تأثیر می‌گذارد. آینده در زمان‌های مختلف و در بافت‌های گوناگون، ممکن است به عنوان یک تهدید، یک فرصت یا چیزی انعطاف‌پذیر که می‌توان آن را بر اساس یک چشم‌انداز قدرتمند شکل داد، تلقی شود. ما از طریق کار با مشتریان، چهار دسته‌ی اصلی از بصیرت راهبردی را شناسایی کرده‌ایم.

آینده‌پژوهی سپرگونه

محافظت در برابر تأثیرات بیشتر رویدادهای نامطلوب و غیرمنتظره

زمانی که یک سازمان باید صرفاً برای بقا، به صورت گذشته‌نگرانه سازگار شود، آن را «آینده‌پژوهی سپرگونه» می‌نامیم. این لزوماً ناشی از ناتوانی نیست. زندگی همیشه قابل پیش‌بینی نیست و گاهی اوقات، ما قناعت‌های قوی و مبتنی بر دانش در مورد آنچه که به احتمال زیاد اتفاق می‌افتد، شکل می‌دهیم که در نهایت اشتباه از آب درمی‌آیند. چالش در این زمینه، چرخش و سازگاری با واقعیت جدیدی است که شکل گرفته است، در حالی که آسیب‌های بالقوه به افراد، محصولات، درآمد و برند را به حداقل می‌رسانیم.

آینده‌پرووف

کاهش ریسک برای برنامه‌های موجود بر اساس نتایج مورد انتظار

«آینده‌پرووف کردن» اساساً به مجموعه‌ای از فعالیت‌های راهبردی اشاره دارد که شرکت‌ها می‌توانند برای آماده کردن خود در برابر تأثیر منفی احتمالی رویدادهای آینده انجام دهند. آینده‌پرووف کردن با استفاده از عناصر مدیریت ریسک، یک رویکرد تدافعی است، جایی که واکنش‌ها به رویدادهای فردی قابل شناسایی و با مجموعه‌ای از اقداماتی که تأثیر را پیش‌بینی می‌کنند، قابل رسیدگی است. این معمولاً حوزه‌ی فعالیت شرکت‌های بزرگ و جاافتاده‌ای است که بخش‌های متحرک زیادی دارند و به زمان، فضا و یک برنامه برای مانور دادن نیاز دارند تا در صورت «خراب شدن اوضاع»، بتوانند خود را جابجا کنند.

آماده‌ی آینده

سازگاری با تغییر از طریق نظارت و تجزیه و تحلیل فرصت‌های جدید

سازمان‌های «آماده‌ی آینده» از دیدگاهی تطبیقی و پیش‌بینی‌کننده به آینده نگاه می‌کنند و خود را برای بهره‌مندی از فرصت‌های جدید در صورت ظهور، موقعیت‌یابی می‌کنند. این رویکرد از روش‌شناسی قطعی دور می‌شود و به قلمرو امکان‌پذیری وارد می‌شود و به جای پرسیدن «چه اتفاقی احتمالاً خواهد افتاد؟» سؤال «چه چیزی به طور بالقوه ممکن است اتفاق بیفتد؟» را مطرح می‌کند. تصور آینده‌های محتمل به تدوین یک استراتژی ذاتی انعطاف‌پذیر کمک می‌کند.  علاوه بر رویکرد اصلی، می‌توان مجموعه‌ای از مسیرهای احتمالی را در صورت پیش‌روی متفاوت از آنچه پیش‌بینی شده است، فعال کرد.

آینده‌ساز

تعریف تغییر و تحولات جدید در کسب‌وکار و فرهنگ و ارزیابی پیش‌دستانه‌ی تهدیدها

شرکت‌هایی که «آینده‌ساز» هستند، معمولاً قناعت‌های درونی قوی‌ای دارند و هدفشان پیشگام شدن در تعریف چگونگیِ آینده است. آن‌ها عموماً تمایل دارند خلاف جریان فکری رایج در حوزه‌ی فعالیت خود حرکت کنند. در حالی که برخی ممکن است آینده‌سازی را «پرمخاطره» یا «جاه‌طلبانه» تلقی کنند، اما بازده آن بالقوه بسیار زیاد است؛ این رویکرد به کل اکوسیستم نشان می‌دهد که از نظر شما بیشترین ارزش را در کجای کار می‌توان ایجاد کرد. این رویکرد تا حدودی ایده‌آلیستی است و نیازمند آن است که سازمان‌ها یک چشم‌انداز، جاه‌طلبی و مسیری روشن تعریف کنند تا نه تنها این ایده را به واقعیت تبدیل کنند، بلکه برداشت ذی‌نفعان را شکل داده و آن‌ها را با خود همراه سازند. این رویکردی است که برای شکل دادن به سیستم‌ها و محیط پیرامون شما جهت ساختن آینده‌ای که می‌خواهید، در نظر گرفته شده است.

به کار بستن لنزهای مختلف برای بصیرت راهبردی

برای بهره‌مندی از حداکثر پتانسیل بصیرت راهبردی، سازمان‌ها باید لنزهای مختلفی را برای تفکر درباره‌ی آینده در آغوش بگیرند تا اطمینان حاصل شود که در برابر ابهام، چابک و سازگار باقی می‌مانند. متأسفانه، فرمول جهانی‌ای وجود ندارد، زیرا این امر تحت تأثیر نیروهای متعددی است که بافت داخلی و خارجی یک شرکت را شکل می‌دهد. به طور کلی، سه لنزی وجود دارد که ما هنگام تفکر درباره‌ی آینده به کار می‌بریم. کلید این است که تصمیم بگیرید کدام رویکرد (یا ترکیبی از رویکردها) برای شما مناسب است.

لنز تحلیلی

استخراج اطلاعات از داده‌های تاریخی برای آگاه‌سازی و هدایت تصمیمات آینده‌نگرانه

بهره‌مندی از لنز تحلیلی مستلزم استنتاج تاریخی برای استنتاج آگاهانه در مورد آینده است. شما معمولاً می‌توانید انبوهی از اطلاعات را تجزیه و تحلیل کنید و نظرات قانع‌کننده و محتوایی سنگینی ایجاد کنید که به طور بالقوه بتواند در برابر بررسی موشکافانه‌ی رویدادهای گذشته برای توسعه‌ی بهترین شیوه‌ها و اجتناب از تله‌های بالقوه، تاب بیاورد. با این حال، هنگامی که به تنهایی مورد استفاده قرار گیرد، این نوع تفکر  ذاتاً تقلیل‌گرایانه است، زیرا نظرات در مورد آینده ریشه در رویدادهای گذشته دارد. اگر آینده دیگر از سنت‌ها پیروی نکند، این رویکرد می‌تواند ضد بهره‌وری باشد.

لنز گمانه‌پردازانه

بررسی طیف وسیعی از احتمالات آینده با تفکر خلاق و واگرا

از طرف دیگر، ما لنز گمانه‌پردازانه را داریم. سازمان‌ها با گمانه‌زنی در مورد متغیرها و رویدادهای یک موضوع خاص و توصیف جامع آن‌ها، می‌توانند تفکر خارج از چارچوب را تشویق کنند، دیدگاه‌های متفاوتی را ثبت کنند و اصطکاک کنترل‌شده و سازنده‌ای را پرورش دهند. به عنوان مثال، در frog با برند فناوری پوشیدنی MACHINA همکاری کردند تا مد را به عنوان بقا در برابر بحران آب و هوا تصور کنند. این رویکرد از ابزارهایی مانند جلسات طوفان فکری، نگارش ذهنی و کارت‌های بی‌ربط استفاده می‌کند. با این حال، برای کسب نتایج موفق با این روش، آماده‌سازی و هماهنگی در مورد ابزارها و فرآیندهای مورد استفاده برای گمانه‌پردازی حائز اهمیت است. این نوع تمرینات تولیدکننده مفید هستند، اما برای داشتن ارزش ماندگار باید در سطح عمیق‌تری مورد توجه قرار گیرند. «آینده‌های دو دقیقه‌ای» که در طول چند کارگاه طراحی شده‌اند، می‌توانند در معرض خطر سطحی بودن قرار گیرند و به طور بالقوه در برابر بررسی‌های عمیق تاب نیاورند و ارزش محدودی را برای سازمان به ارمغان آورند.

لنز سیستمی

اتصال میان سیستم‌ها برای تدوین استراتژی‌های انعطاف‌پذیر و تطبیقی

در نهایت، لنز سیستمی از مجموعه‌ای از ابزارها برای کاوش در منطقه‌ی خاکستری بین دو انتهای طیف استفاده می‌کند و اصول طراحی را در استراتژی و نوآوری به کار می‌گیرد. این لنز مستلزم استفاده از منطق، تخیل، شهود و تفکر سیستمی برای کشف احتمالات «چه چیزی می‌تواند باشد» و ایجاد نتایج مطلوب برای آینده است. سازمان‌ها با تفکر درباره‌ی برهم‌کنش‌ها و علیت بین متغیرهای مختلف، کاوش در حلقه‌های بازخورد و سیگنال‌های ضعیف و تلفیق بینش‌های حاصل از تجزیه و تحلیل، می‌توانند درک عمیق و کاملی از دنیای پیرامون خود به دست آورند

شکل‌دهی واقعیت‌های جدید و آینده‌های محتمل

با بازگشت به شخصیت اصلی داستان از ابتدای متن، شرکت کداک توانست خود را تطبیق دهد و دوباره اختراع کند. امروزه کداک به عنوان پیشگامی شناخته می‌شود که عکاسی را متحول کرد و همچنان با روش‌های جدیدی پیشتاز است – به تازگی برای فیلم علمی-تخیلی «اوپنهایمر» ساخته‌ی کریستوفر نولان در سال ۲۰۲۳، فیلم جدید IMAX  تولید کرد.  سفر کداک  برای سایر شرکت‌ها تبدیل به یک درس حیاتی شده است: حتی غول‌های صنعت نیز در برابر امواج تغییر مصون نیستند. و در عصر کنونیِ تغییرات شتابان، بی وقفه و نامنقطع، این سؤال مطرح می‌شود: سازمان‌ها چگونه می‌توانند به جای عقب افتادن از پیشرفت‌ها و تغییرات بازار، به‌طور پیش‌فعالانه آن‌ها را شناسایی و با یکدیگر ادغام کنند؟

در نهایت، سازمان‌هایی که خود را برای موفقیت آماده می‌کنند، همان‌هایی هستند که زمان، منابع و انرژی را برای کاوش‌های خلاقانه و دقیق درباره آینده‌های محتمل اختصاص می‌دهند. به یاد داشته باشید، ما انسان‌ها به عنوان موجوداتی با ادراک ذهنی از واقعیت، اغلب در دام سوگیری‌های شناختی، مدل‌های ذهنی عمیقاً ریشه‌دار و نظرات ذهنی گذشته گرفتار می‌شویم. اذعان به این موضوع و داشتن تفکری ساختاریافته درباره‌ی آنچه ممکن است در آینده پیش روی ما باشد، تغییراتی را ممکن می‌سازد که در بافت فرهنگی سازمان شما طنین‌انداز می‌شود و به رهایی از طرز فکر «کسب‌وکار به سبک همیشگی» کمک می‌کند.

از خود بپرسید: سازمان شما چگونه برای ناشناخته‌ها آماده می‌شود؟ آیا صرفاً از مسیرهای همیشگی پیروی می‌کنید یا برای ساختن مسیری جدید آماده‌اید؟

بستن


آژانس برندینگ و طراحی طوسی | تفکر طراحی

ما تجربه های تعاملی، محصولات دیجیتال و محتوایی که برندها را می سازد، خلق می‌کنیم و برند کسب و کارها را، بر اساس مدل تفکر طراحی توسعه می‌دهیم، تا تجربه مشتریان کامل شود و به برند وفادار بمانند.
آژانس تبلیغاتی طوسی، شامل طراحان و متخصصین حوزه های استراتژی، برندینگ، طراحی و ساخت است که به صورت یکپارچه و ۳۶۰ درجه، روی طراحی یک تجربه خاص و جذاب برای مشتریان برند، کار خواهند کرد.

آژانس برندینگ و طراحی طوسی، با بزرگترین سازمان ها و مجموعه های کشور، در بیش از ۳۰۰ پروژه برندینگ، طراحی و تبلیغات همکاری داشته است.

پروژه های اخیر

Call Now Button