در سال ۲۰۲۵، نحوه برخورد با مردم بیشتر از چیزی که به آنها میگویید اهمیت دارد. چند ماه پیش در یک کارگاه سفر مشتری با یک شرکت لجستیک جهانی شرکت کردم. تمام دادههای معمول را داشتیم — نقاط تماس، نقاط افت، نمرات نظرسنجی. اما وقتی تجربه کامل را از اولین کلیک تا پس از خرید به طور کلی بررسی کردیم، یک سوال ساده پرسیدم:
«برند شما در کجا واقعاً برای مشتری حضور دارد؟»
سکوت.
آنها میلیونها دلار روی رسانهها، پیامها و قیفهای فروش هزینه کرده بودند. اما تجربه واقعی؟ ایمیلهای گیجکننده. فرایند پرداختی که حس میشد از سال ۲۰۰۸ باقی مانده باشد. پشتیبانی مشتری که در بهترین حالت سه روز طول میکشید تا پاسخ دهد. در همان لحظه برایشان روشن شد: برند به خاطر آگاهی شکست نمیخورد. بلکه به این دلیل شکست میخورد که تجربه، وعده دادهشده را محقق نمیکرد.
تجربه، هویت جدید است
در سال ۲۰۲۵، بازاریابی فقط آنچه میگویید نیست — بلکه احساسی است که مشتریان هنگام تعامل با شما تجربه میکنند. من دیدهام برندهای لوکس سفر به خاطر فرایندهای رزرو پیچیده اعتبارشان را از دست بدهند. شرکتهای فناوری با محصولات فوقالعاده که زیر بار مراحل قدیمی ورود دفن شدهاند. و استارتاپهایی که درباره «وسواس مشتری» حرف میزنند اما به ایمیلهای پشتیبانی پاسخ نمیدهند.
حقیقت تلخ چیست؟
مشتریان شعارها را به یاد نمیآورند. آنها احساسی را که شما در آنها ایجاد کردهاید به یاد میآورند.
شکاف تجربه همان جایی است که وفاداری از بین میرود. یکی از پروژههای مورد علاقه من در حوزه تجربه مشتری مربوط به یک شرکت متوسط B2B SaaS بود. آنها با وجود سرنخهای باکیفیت و حضور قوی برند، در رشد مشکل داشتند.
وقتی فرایند ورودشان را بررسی کردیم، متوجه شدیم:
- ورود اولیه گیجکننده
- پیامهای خوشآمدگویی کلیشهای
- نبود کمک یا راهنمایی زمینهای
- پشتیبانی که سه لایه پایینتر پنهان بود
آنها مشکل بازاریابی نداشتند — بلکه تجربه مشتریشان دچار نشت بود. پس از بازسازی فرایند ورود با اشارههای زمینهای، گزینه چت زنده و دنباله خوشآمدگویی که شبیه یک انسان واقعی بود، تبدیل به طرحهای پولی طی دو ماه ۳۵٪ افزایش یافت.
استراتژی برند حالا از اولین کلیک آغاز میشود
وبسایت شما. رابط کاربری محصول شما. صفحه سوالات متداول شما. حتی بهروزرسانیهای ارسال کالا. اینها عملیات نیستند — بلکه لحظات برند هستند.
هر تعامل یا اعتماد میسازد یا آن را از بین میبرد.
شرکتهایی که در سال ۲۰۲۵ موفق میشوند، کسانی هستند که ارتباط میان وعده و تجربه را برقرار میکنند — و اطمینان میدهند آنچه برند میگوید با آنچه مشتری دریافت میکند همخوانی دارد.
رویکرد جدید به تجربه مشتری: از جزیرهای به مشترک
یکی از چالشهایی که هنوز میبینم این است: تجربه مشتری به صورت جزیرهای مدیریت میشود. متعلق به «محصول» یا «پشتیبانی» یا «رشد» است.
اما در واقع، همه مالک تجربه هستند.
در کارگاههای مشتری، اغلب میپرسم:
- اولین تجربهای که مشتریان با شما دارند چیست — و چه احساسی به آن دارند؟
- نقاط اصطکاک شما کجا پنهان شدهاند؟
- یک تعاملی که میتوانید فردا به شکل بنیادی بهبود دهید چیست؟
پاسخها به ندرت فنیاند. بیشتر انسانیاند.
نکاتی برای رهبران برند در سال ۲۰۲۵
- دیگر تجربه مشتری را فقط به عنوان خدمات پس از فروش نبینید — تجربه از قبل از اولین تماس آغاز میشود.
- تجربه مشتری را جزئی از ارزشهای برند خود کنید، نه فقط بخشی از برنامه عملیاتی.
- سفرهای احساسی مشتری را ترسیم کنید، نه فقط قیفهای فروش.
- هماهنگی داخلی بین تیمهای بازاریابی، محصول و پشتیبانی ایجاد کنید.
- به طور منظم جریان مشتری را مانند یک کاربر بار اولی مرور کنید.
اندیشه پایانی: قبلاً برند یعنی یک لوگو و یک شعار. امروز برند یعنی مجموعهای از لحظات زنده و واقعی. اگر تجربه مشتریتان شبیه به وعده برندتان نیست — پس آن برند شما نیست. آینده متعلق به کسبوکارهایی است که داد نمیزنند بلکه حضور دارند.با همدلی. با ثبات. با هدف