یک چیز همه چیز را تغییر داد.
همه ما شنیدهایم که کیفیت بهتر از کمیت است، درست است؟ من هم ابتدا همین را باور داشتم، اما بعد از بررسی دادهها متوجه شدم که اشتباه میکردم!
کمیت > کیفیت
اگر داده کافی برای تحلیل نداشته باشید، چگونه میتوانید تشخیص دهید که چه چیزی باکیفیت است؟
برخی استدلال میکنند که دیگران فهمیدهاند چه چیزی ارزشمند است، اما ارزش برای هر فرد متفاوت است. بنابراین، تلاش برای توجیه آن تحت یک شخصیت واحد، اشتباه به نظر میرسد. سالها بود که نمیتوانستم ارتباط بین ایدههای طراحیام را برقرار کنم. به خصوص در مورد محتوای بصری در لینکدین و سایر پلتفرمها. ایدهها را داشتم اما نمیتوانستم آنها را به داستانهای جذاب تبدیل کنم. بنابراین، محتوای من نتوانست جلب توجه کند.
۶ ساعت یا بیشتر وقت میگذاشتم تا طراحی کنم و محتوا منتشر میکردم، اما هیچ واکنشی یا دیداری دریافت نمیکردم. احساس میکردم سایه شدهام یا چیزی شبیه به آن. حداقل این چیزی بود که فکر میکردم. تنها چیزی که همه چیز را برایم تغییر داد این بود که فهمیدم “داستانسرایی فقط در مورد کلمات نیست، بلکه در مورد ساختار است.” اگر فرآیند درست را دنبال کنید، میتوانید هر طراحی را به یک داستان جذاب تبدیل کنید.
این فریمورک داستانسرایی را به مراحل ساده و عملی تقسیم میکند:
مرحله 1: گرفتن ایدههای طراحی.
الهام میتواند تصادفی باشد، اما شما نمیتوانید منتظر بمانید تا ایدهها به شما الهام شوند وقتی میخواهید آزمایش کنید تا ببینید چه چیزی جواب میدهد. این چارچوب به شما کمک میکند تا ایدهها را با استفاده از هوش مصنوعی منبع و شکل دهید.
مرحله 2: ساختاردهی محتوا
داستانسرایی نیاز به ساختار دارد. چارچوب Lighthouse شما را در سازماندهی محتوای خود برای هدایت مخاطب از یک نقطه به نقطه دیگر راهنمایی میکند. قاعده یک سوم را در نظر بگیرید.
مرحله 3: ساخت تصاویر جلب توجه هنگامی که ساختار شما محکم شد، تصاویر داستان را تقویت میکنند. من به شما میگویم چه چیزی باعث میشود طرحها از نظر بصری جذاب باشند، بنابراین شما چیزی نمیسازید که فقط خوب به نظر برسد، بلکه همچنین جذاب و درگیرکننده باشد. اگر در داستانسرایی در طراحیهای خود مشکل دارید