کشیدگی ردیف و محتوا

چه چیزی علاقه را به بی‌تفاوتی تبدیل می‌کند و چگونه هر مانع را برطرف کنیم؟

شما این پست‌های مفید را تولید می‌کنید.
افراد آن‌ها را می‌خوانند.
با تأیید سر تکان می‌دهند.
اما وقتی به مرحله پرداخت می‌رسند، هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

این فاصله به دلیل اصطکاک‌های ظریف در نحوه‌ی چارچوب‌بندی و ارائه‌ی پیشنهاد شما ایجاد می‌شود. با حذف این اصطکاک‌ها، علاقه‌ی مخاطب به‌طور ناگهانی به تصمیم خرید تبدیل می‌شود.

در این مقاله با شش مانع رایج آشنا می‌شوید که مانع خرید مخاطبان از محصولات شما می‌شوند. همچنین راهکارهای ساده‌ای دریافت می‌کنید که می‌توانید همین امروز آن‌ها را اجرا کنید. نیازی به بازطراحی قیف‌های فروش یا تغییر هویت برند ندارید. کافی است بر شفاف‌سازی وعده‌ها، ارائه‌ی شواهد معتبر و ایجاد یک گام بعدی ساده و قابل فهم تمرکز کنید.

می‌توانید از این فهرست برای ارزیابی یکی از صفحات فعال خود در همین لحظه استفاده کنید. حتی با اجرای تنها یک اصلاح، می‌توانید شتابی را که از شفافیت بیشتر ایجاد می‌شود، مشاهده کنید.


۱) پیشنهاد شما وعده‌ی مشخصی ارائه نمی‌دهد

نشانه: مخاطب نمی‌تواند نتیجه‌ی نهایی را در یک جمله بیان کند.

وقتی افراد صفحه فروش یا توضیحات محصول شما را می‌خوانند، در بیان دقیق دستاوردی که نصیبشان خواهد شد دچار مشکل می‌شوند. این ابهام باعث تردید می‌شود، زیرا انسان‌ها به‌طور طبیعی از تعهد به چیزهایی که تعریف روشنی ندارند، اجتناب می‌کنند.

در نبودِ شفافیت کامل درباره‌ی نتایج، خریدار باید تلاش ذهنی زیادی صرف کند تا بفهمد پیشنهاد شما دقیقاً چه منفعتی برای او دارد. این اصطکاک ذهنی، فروش را متوقف می‌کند.

راهکار:
نتیجه‌ی اصلی را با زبانی ساده بیان کنید.
دامنه و بازه‌ی زمانی مشخصی اضافه کنید.
یک معیار یا تغییر ملموس را نام ببرید.


۲) نمونه‌ای برای کاهش ریسک خرید وجود ندارد

نشانه: مخاطبان مکث می‌کنند یا محتوا را ذخیره می‌کنند، اما اقدامی انجام نمی‌دهند.

این الگو نشان‌دهنده‌ی یک خلأ جدی است: مخاطب کنجکاو است، اما اعتماد کافی برای پیش‌رفتن ندارد. اگر راه ساده‌ای برای تجربه‌ی اولیه‌ی محصول وجود نداشته باشد، افراد برای همیشه در مرحله‌ی «بررسی و مقایسه» باقی می‌مانند.

راهکار:
یک تجربه‌ی کوچک و مستقیم ارائه دهید که ارزش اصلی محصول را نمایش دهد؛ مانند ابزار کوچک، فصل نمونه، یا معرفی کوتاه پنج‌دقیقه‌ای.


۳) پیش از ارائه‌ی ارزش، درخواست ایمیل می‌کنید

نشانه: مخاطبان در نقطه‌ی ثبت‌نام صفحه را ترک می‌کنند.

وقتی قبل از ارائه‌ی ارزش، فرم ثبت‌نام نمایش داده می‌شود، حس مزاحمت ایجاد می‌کند. شما در حالی درخواست اطلاعات شخصی می‌کنید که هنوز شایستگی خود را اثبات نکرده‌اید.

از دید مخاطب، دیوارهای ثبت ایمیل مانند مالیاتی بر توجه هستند. به محض دیدن عبارت «برای ادامه ایمیل خود را وارد کنید»، بسیاری از بازدیدکنندگان صفحه را ترک می‌کنند؛ به‌ویژه در ابتدای رابطه، زمانی که هنوز اعتماد شکل نگرفته است.

اینجا مسئله، ترتیب نادرست است: شما پیش از ارائه‌ی ارزش، تعهد می‌خواهید. این رویکرد ممکن است به افزایش فهرست ایمیل منجر شود، اما در نهایت خریداران واقعی کمتری ایجاد می‌کند.

راهکار:
ابتدا ارزش ارائه دهید، سپس مخاطب را به خرید دعوت کنید.
ایمیل را به‌عنوان کانال پیگیری پس از تجربه‌ی ارزش در نظر بگیرید.


۴) نقطه‌ی مرجع مشخصی وجود ندارد

نشانه: مخاطب نمی‌تواند محصول شما را در نقشه‌ی ذهنی خود جای دهد.

برای تصمیم‌گیری خرید، افراد به زمینه و مقایسه نیاز دارند. بدون نقاط مرجع، محصول شما معلق و نامشخص به نظر می‌رسد و امکان ارزیابی آن برای مخاطب دشوار می‌شود.

افراد با مقایسه‌ی گزینه‌ها با چیزهایی که از قبل می‌شناسند تصمیم می‌گیرند. اگر محصول شما فاقد این مقایسه‌ها باشد، مخاطب دچار «فلج انتخاب» می‌شود و قادر به قضاوت درباره‌ی برتری یا ضعف راه‌حل شما نخواهد بود.

این مشکل زمانی رخ می‌دهد که صفحه فروش صرفاً بر ویژگی‌ها تمرکز دارد و جایگاه آن‌ها را نسبت به راه‌حل‌های موجود توضیح نمی‌دهد.

راهکار:
با گزینه‌های شناخته‌شده مقایسه‌ی کوتاه و شفاف انجام دهید.
از جملاتی مانند «مشابه X است، اما برای Y» یا
«اگر با A کار کرده‌اید، این B است با تمرکز بر نتیجه‌ی C» استفاده کنید.


۵) «واژه‌ی مغناطیسی» وجود ندارد

نشانه: متن انتزاعی است و مخاطب را به خواسته‌ی واقعی‌اش متصل نمی‌کند.

بیشتر بستنی‌فروشی‌ها با ترفند مخاطب جذب نمی‌کنند.
نه کتاب الکترونیکی رایگان می‌دهند و نه ویدئوی توضیح مأموریت نمایش می‌دهند.
فقط تابلویی نصب می‌کنند که روی آن نوشته شده است:
«بستنی».

و این کاملاً مؤثر است.

این واژه بار معنایی کاملی دارد و نیازی به توضیح ندارد. مخاطب از قبل آن را می‌شناسد و با آن خاطره و میل دارد. این تابلو آموزش نمی‌دهد، بلکه خواسته‌ای را که از پیش وجود دارد، فعال می‌کند.

راهکار:
۲ تا ۳ واژه‌ی کلیدی انتخاب کنید که برای مخاطب هدف علامت دهد «این دقیقاً برای من است».
این واژه‌ها را در عنوان، نکات کلیدی، شواهد و دعوت به اقدام تکرار کنید.


۶) شواهد شما مبهم‌اند، نه ملموس

نشانه: ادعا وجود دارد، اما شواهد مشخص ارائه نمی‌شود.

وقتی بازاریابی شما ادعاهای بزرگ بدون جزئیات مطرح می‌کند، مخاطب فوراً عدم صداقت را تشخیص می‌دهد. عباراتی مانند «تحول کسب‌وکار» یا «نتایج شگفت‌انگیز» بدون نمایش نتایج واقعی، اعتماد را از بین می‌برند.

مخاطبان امروز نسبت به وعده‌های کلی و مبهم بدبین هستند. بدون شواهد واقعی، نمی‌توانند تصور کنند محصول شما چه تغییری ایجاد می‌کند.

راهکار:
از نمونه‌های قبل/بعد، دستاوردهای کوتاه‌مدت، جدول زمانی یا اسکرین‌شات‌های واقعی استفاده کنید.
اعداد و مستندات را به جای صفات اغراق‌آمیز به کار ببرید.


برندتان را به یک آژانس برندینگ بسپارید که به رشد واقعی فکر می‌کند.

بستن


آژانس برندینگ و طراحی طوسی | تفکر طراحی

ما تجربه های تعاملی، محصولات دیجیتال و محتوایی که برندها را می سازد، خلق می‌کنیم و برند کسب و کارها را، بر اساس مدل تفکر طراحی توسعه می‌دهیم، تا تجربه مشتریان کامل شود و به برند وفادار بمانند.
آژانس تبلیغاتی طوسی، شامل طراحان و متخصصین حوزه های استراتژی، برندینگ، طراحی و ساخت است که به صورت یکپارچه و ۳۶۰ درجه، روی طراحی یک تجربه خاص و جذاب برای مشتریان برند، کار خواهند کرد.

آژانس برندینگ و طراحی طوسی، با بزرگترین سازمان ها و مجموعه های کشور، در بیش از ۳۰۰ پروژه برندینگ، طراحی و تبلیغات همکاری داشته است.

پروژه های اخیر

Call Now Button