بسیاری از برندها برای ایجاد ارتباط با مخاطبان خود به تکنیک های داستانسرایی تکیه می کنند. داستانسرایی برند، رویکردی است که به طور فزاینده ای برای بازاریابی محبوب است که نیاز اساسی انسان برای ارتباط با دیگران از طریق داستان را در بر می گیرد. این روشی است که روی مشتری به عنوان شخصیت اصلی روایت متمرکز می کند، نه برند یا محصول شما. وقتی داستانهای مرتبط درباره تجربیات زندگی که برای مخاطبانتان مهم است به اشتراک میگذارید، ارتباطات عاطفی قوی با مشتریان ایدهآل خود ایجاد میکنید. این ارتباطات آگاهی از برند را ایجاد می کند، توجه را به کانال های بازاریابی شما حفظ و اعتماد را ایجاد می کند. البته همه در مورد بهترین رویکرد برای داستان سرایی برند موافق نیستند، اما همه می دانند که اهمیت دارد. بیایید بررسی کنیم که چرا داستان سرایی برند بسیار مهم است، به نمونههایی از بهترین شیوهها نگاهی بیندازیم و ایدههایی را برای شروع بررسی کنیم. اما ابتدا، بیایید بر روی یک تعریف واضح از داستان سرایی برند توافق کنیم.
داستان سرایی برند چیست؟
داستان سرایی برند از روایت ها برای ایجاد یک ارتباط عاطفی و ارزش محور بین مشتریان و برند شما استفاده می کند. قویترین داستانها معتبر هستند و به دلیل ارزشگذاری برند شما مرتبط هستند.
داستان نویسان مؤثر برند، تصاویری از افراد، رویدادها، مکان ها و تجربیات ترسیم می کنند که مخاطبان را به ارزش های یک برند ، متصل می کند. غول های برند (مثلاً نایک) این کار را انجام میدهند بدون اینکه به اجبار به کسی درباره شرکت، محصول یا پیشنهاد خود توضیح دهند. اگر تجهیزات ورزشی می فروشید یا یک تیم ورزشی حرفهای هستید، می توانید داستان هایی در مورد هیجان گل برنده بگویید. یا ناامیدی مهیب ناشی از یک پرتاب آزاد از دست رفته در وقت اضافه. مردم تحت تأثیر شرح چالشها و پیروزیهای واقعی زندگی، پاسخهای احساسی ما به فراز و نشیبها، و نگاه درونی به زندگی انسانهای دیگر و مانند آنها هستند. وظیفه شما به عنوان یک داستان نویس این است که به طور مداوم برند و محصولات خود را بخشی از یک داستان بزرگتر کنید که برای مشتریان شما معنادار است. این بدان معناست که شما نمی توانید به طور مکرر در مورد محصول یا برند خود صحبت کنید. اما می توانید داستان هایی در مورد اینکه چگونه زندگی افراد به دلیل کاری که انجام می دهید، تحت تاثیر قرار می گیرد سخن بگویید. رویاهای آینده را به اشتراک بگذارید تاریخ های مشترک را به یاد آورید. هر کانالی از وبسایت و حضور در رسانههای اجتماعی گرفته تا بستهبندی محصول و فضاهای خردهفروشی فرصتهایی را برای افزودن حیات به داستان برند شما فراهم میکند. مطمئن شوید که تمام داستانهای فردی خود را به هم میپیوندید تا تجربهای از برند ایجاد کنید که میتواند وفاداری مشتری را ایجاد کند.
چرا داستان سرایی برند مهم است؟
مانند بسیاری از چیزهای زندگی، افراد به احتمال بیشتری در سطح احساسی به چیزی متصل می شوند. گاهی اوقات، آنها حتی قادر به توضیح دلیل آن نیستند. شاید آنها را به یاد چیزی از دوران کودکی خود می اندازد یا، یک راه حل مثبت برای چالشی که با آن دست و پنجه نرم می کنند وجود دارد. و این ارتباط عاطفی باعث ایجاد پیوند می شود. وقتی صحبت از داستان سرایی برند به میان می آید، می خواهید هویت، طراحی و محتوای برند شما تداعی های مثبت و منسجمی برای برند ایجاد کند. و این وظیفه تیم بازاریابی است که یک استراتژی برای انجام این کار ایجاد کند. بخش بزرگی از کار یک بازاریاب درک مخاطبان خود است. آنچه آنها می خواهند، آنچه آنها نیاز دارند، چیزی که آنها را در شب بیدار نگه می دارد. درک این موضوع به بازاریابان کمک می کند تا به جای تلاش برای فروش، داستان های برندی را ایجاد کنند که با مخاطبان آنها طنین انداز شود. یک استراتژی بازاریابی که مبتنی بر داستان های قانع کننده است، به احتمال زیاد وفاداری قوی به برند را در طول زمان ایجاد و حفظ می کند.
نمونه های داستان سرایی برند
برخی از برندها داستانی معنادار در شرکت و DNA محصول خود دارند (مثلاً کفش های TOMS)باید داستانی خلاقانه ارائه دهند که محصول آنها را معنادار کند مثل اکثر شرکت های SaaS سازمانی(از واربی پارکر گرفته تا نایک) در اینجا چند نمونه از بهترین داستان نویسان برند جهان آورده شده است.
داستان واربی پارکر
واربی پارکر، صنعت عینک را متحول کرد وقتی که عینک های ویژهای ساخت که مقرون به صرفه، دوستدار محیطزیست و قابل امتحان در منزل بودند. برند آنها نیز از یک داستان عالی سرچشمه می گیرد. یکی از بنیانگذاران آنها ترم اول دبیرستان را بدون عینک گذراند، زیرا عینک خود را در یک سفر کولهپشتی گم کرده بود و تعویض آن بسیار گران بود. او و تیمش تصمیم گرفتند این مشکل را برطرف کنند و این کار را با یک قاب گیاهی که برای محیط زیست بهتر است انجام دهند. عینک برای همه در دسترس نیست – 2.5 میلیارد نفر در سراسر جهان به عینک نیاز دارند و به آن دسترسی ندارند. وقتی یک جفت عینک آفتابی Warby Parker میخرید، کسی که نیاز دارد یک عینک آفتابی دریافت میکند. این بدان معناست که خرید شما با دادن ظرفیت کار یا یادگیری، داستان زندگی افراد را تغییر می دهد. واربی پارکر برند خود را با یک داستان معنادار به عنوان پایه و اساس طراحی کرد و برای شرح این برند و داستانش از کانال های اینستاگرام و یوتیوب و با ترکیب کردن نظرات تخصصی در مورد بینایی و داستان های جالب افراد عینکی استفاد کرد.
داستان Airbnb
Airbnb یک بازار است، بنابراین خود محصول ارزش گفتن داستان را ندارد. مخاطبان آنها نمی خواهند در مورد فناوری و فیلترهایی که به آنها کمک می کند مکان هایی برای اقامت پیدا کنند بشنوند، آنها می خواهند داستان هایی درباره تجربه اقامت در یک مکان جدید بشنوند. آنها می خواهند درباره افرادی که با آنها زندگی می کنند بدانند. آنها میخواهند درباره خانهها، کشورها و تجربیاتی که برند Airbnb ممکن میسازد، بدانند.
هیچ کس نمی تواند آن داستان ها را بهتر از میزبانان و مسافران تعریف کند. وبسایت Airbnb دارای بخشی است که به مشتریان یک نگاه داخلی به زندگی میزبانان آنها در سراسر جهان اختصاص داده است. این به میزبانها و مسافران احتمالی کمک میکند تا با صاحبان املاکی که در آن اقامت خواهند داشت، ارتباط بیشتری برقرار کنند.
داستان زنبورهای برت
این شرکت کار خود را با یک دیدار هیجانانگیز با اتوسوپی آغاز کرد که منجر به ایجاد یکی از شناختهشدهترین برندهای مراقبت از پوست طبیعی در جهان شد. اولین محصولی که به آن توجه زیادی کرد، بالم لب آنها بود که با موم زنبور عسل ساخته شده بود – که احتمالاً می توانید آن را در هر فروشگاه Whole Foods پیدا کنید.
Burt’s Bees کار باورنکردنی را در بیان داستان خود در وب سایت خود انجام می دهد. آنها تاریخ خود را به شیوه ای بصری جذاب به اشتراک می گذارند که هر برندی می تواند از آن بیاموزد. و ارزش های اصلی آنها در قالب رسانه ای غنی نمایش داده می شود. همه چیز از تصاویر آنها گرفته تا شعارهای آنها با داستان برند آنها مطابقت دارد. با تثبیت هویت برند مستحکم، آنها پایه ای قوی برای داستان سرایی برند درخشان ایجاد کرده اند.کانال یوتیوب آنها پر از ویدیوهای با کیفیت تولید بالا است و قسمت های Burt Talks to the Bees آموزشی و سرگرم کننده است. آنها همچنین شامل نکات زیبایی و فیلم های آموزشی کوتاه محصول هستند.طی سالها، برتز بیز بیش از 2.4 میلیون دلار کمک مالی را از طریق بنیاد خوب زنبورهای برت صادر کرده و از کمپینهای رسانههای اجتماعی برای کشت بیش از 10000 هکتار علوفه زنبور عسل استفاده کرده است. آنها نمونهای عالی از یک برند با هویت محکم هستند که داستان سرایی برند را در هر کاری که انجام میدهند در نظر میگیرد.
داستان نایک
نایک با داستان سرایی عالی در دهه 1990 جایگاه خود را در اذهان مردم تثبیت کرد. آنها در سال 1999 تبلیغات درخشانی را برای بزرگداشت حرفه مایکل جردن منتشر کردند. در زمانی که همه برای فروش سخت تلاش می کردند (چون زمان پخش تلویزیون گران بود)، نایک اجازه داد داستان مایکل جردن خودش صحبت کند. «فقط انجامش بده» و لوگوی نایکی در پایان ظاهر می شود، و این تمام فضایی است که برند آنها اشغال کرده است. این داستان یک ارتباط عاطفی بین هواداران و ورزشکار ایجاد کرد – نایک خود بخش کوچکی از تبادل بود. به سرعت به امروز برگردیم نایک از اینستاگرام برای به اشتراک گذاشتن تبلیغات ویدیویی و عکس های جذابی استفاده می کند که همه ما می توانیم از آنها یاد بگیریم. آیا می توانید تصور کنید که «بهترین روز» در ورزش جهانی چگونه خواهد بود؟ نایک قبلاً تبلیغهای ویدیویی که شامل آماتورهایی است که برای دویدن از خواب بیدار می شوند، ورزشکاران زن که بازی های ویدیویی راه اندازی می کنند و کفش های مخصوص دو که از یک دانه رشد می کنند، انجام داده است. وبلاگ نایک مملو از «داستانهایی است که شما را به حرکت در میآورد» و میتوانید همه چیز را بخوانید، از غلبه بر وحشت یک ورزشکار دانشگاهی گرفته تا راهنمایی در مورد چگونگی کمک به فرزندان برای علاقه پیدا کردن به فعالیت و ورزش. این داستانها مستقیماً باعث ترغیب مشتریان به محصولات نمی شوند. آنها اطلاع رسانی می کنند، الهام می گیرند و مشکلات را حل می کنند. این نوع داستان سرایی برند با ورزشکاران ارتباط برقرار می کند و به مرور زمان آگاهی و وفاداری به برند را ایجاد می کند. ممکن است هرگز بودجه ای نزدیک به استراتژی بازاریابی 34 میلیارد دلاری آنها نداشته باشید، اما می توانید از آنها یاد بگیرید و شروع به یادگیری به اصل داستان سرایی مانند آنها کنید.
نحوه داستان سرایی برند در بازاریابی
گنجاندن داستان سرایی برند در آمیخته با بازاریابی شما به زمان و تمرین نیاز دارد. اگر دستورالعملهایی برای برند داشته باشید، دیگر مهم نیست چه کسی داستان شمارا می گوید و به طور مداوم آ را منتقل می کند ، دستور العمل به شما کمک خواهد کرد. در اینجا چند نکته دیگر وجود دارد که باید هنگام استفاده از داستان سرایی برند به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابی خود در نظر داشته باشید.
مفید باشید، نه پر از هیاهو
گفتن داستان های واقعی و معتبر بیشتر از تبلیغات تداعیگر برند شما برای مخاطبان می شود. ارتباطی که از برندهای مورد علاقه خود دریافت می کنید را در نظر بگیرید. آیا وعده های دروغین می دهند؟ ارائه راه حل های غیر واقعی یا دست نیافتنی؟ احتمالاً نه به این دلیل که اگر آنقدر خوب به نظر برسد که درست نباشد، معمولاً همینطور است. داستان هایی را بیابید که چگونه می توانید به مخاطبانتان کمک کنید. انسان بودن در تعاملات بازاریابی شما بسیار کمک خواهد کرد.
مشتریان خود را ترکیب کنید
به مشتریان خود اجازه دهید داستان های خود را بگویند. طبق گفته Boast حدود ۹۲ درصد از مصرف کنندگان قبل از خرید، نظرات آنلاین را مطالعه می کنند. خریداران می خواهند بدانند که آیا کاربران فعلی قبل از خرید و سرمایه گذاری راضی هستند یا خیر. این برای برندهای B2C و همچنین B2B صادق است. احتمالاً حتی بیشتر برای مارک های B2B زیرا هزینه و زمان سرمایه گذاری معمولاً بسیار قابل توجه است. گنجاندن نقلقولها، مطالعات موردی و سایتهای بررسی در استراتژی بازاریابی به مشتریان جدید کمک میکند هنگام تصمیمگیری برای خرید، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند.
داستان خود را به طور مداوم ارائه دهید
دستورالعملهای برند یکی از راههای اطمینان از بیان یک داستان ثابت است، اما باید به طور مداوم ارائه شود. تصاویری از هم گسیخته، لوگوهای متناقض و محتوای قدیمی همگی می توانند منجر به بی اعتمادی مصرف کننده شوند. ترکیب ابزارهایی مانند راه حل مدیریت دارایی دیجیتال (DAM) برای پشتیبانی از دستورالعملهای برند شما و سازماندهی داراییهای برند مورد استفاده در تلاشهای بازاریابی شما، به اطمینان از تایید، روی برند و دسترسی آسان محتوای مورد استفاده کمک میکند. گفتن و ارائه داستان های ثابت به مخاطبان را آسان تر می کند.
اگر آماده شروع داستان سرایی برند هستید، از برخی از مثال های بالا به عنوان الهام بخش و نقشه راه برای استراتژی خود استفاده کنید. یک داستان بنیادی محکم در مورد اینکه چه کسی هستید بسازید، ارزشها، زمینههای تخصصی خود را شناسایی کنید و چالشهای زندگی واقعی را در آن فضاها ترسیم کنید. داستان هایی در مورد تجربیاتی که برای مشتریان شما معنادار است پیدا کنید یا بسازید. مشکلات آنها را حل کنید و آنها را سرگرم کنید بدون اینکه سعی کنید محصولی به آنها بفروشید. وقتی آماده شدید، شروع به انتشار داستان های خود در جهان کنید. فقط به یاد داشته باشید، داستان سرایی برند به این معنا نیست که داستان برند یا محصول خود را بارها و بارها بیان کنید. داستانها را حول تجربیات افراد واقعی متمرکز کنید و از آنها استفاده کنید تا به مشتریان خود نشان دهید که به همان کارهایی که آنها انجام میدهند اهمیت میدهید. ارتباط عاطفی ایجاد کنید. فروش محصولات به دنبال خواهد داشت. داستان سرایی برند ترکیبی پیچیده از رشته های برندسازی است. برای انجام این کار به خوبی، به یک هویت برند مستحکم، یک استراتژی مدیریت برند، و درک روشنی از نحوه بیان داستانهای مربوط به برند نیاز دارید.
آژانس برندینگ طوسی به شما کمک می کند تا داستان های برند سازمانتان را به درستی طراحی و به اشتراک بگذارید. با ما در تماس باشید.