اگر دستورالعملهای برندتان را بهدرستی و دقیق تدوین کنید، همیشه پاسخ روشنی برای این سؤال خواهید داشت:
«آیا این با برند ما همخوانی دارد؟»
ما اغلب همهچیز را در دو دستهی ساده قرار میدهیم: خوب یا بد.
وقتی کسی با برند شما مواجه میشود، در یک تصمیم ناخودآگاه و کسری از ثانیه تشخیص میدهد که آیا ارزش دارد محصول یا خدمت شما را بیشتر بررسی کند یا نه.
این نوع سادهسازی افراطی به ما کمک میکند در دنیای امروز، با حجم عظیم اطلاعات، معنا بسازیم.
یک آدم معمولی در طول روز با دهها برند مختلف روبهرو میشود؛ بنابراین ذهن ما بهصورت ناخودآگاه از میانبُرهای شناختی استفاده میکند تا بفهمد با چه چیزی طرف است.
طبیعی است که اگر میخواهید برندتان در میان این شلوغی دیده شود، باید اثری ماندگار از خود بهجا بگذارید.
در نگاه کلان، ممکن است قوانین برندسازی خوب نامرئی به نظر برسند؛ اما معمولاً پشت یک استراتژی درست پنهان شدهاند.
استراتژی برند را با بازاریابی اشتباه نگیرید.
استراتژی، برنامهی شما برای رسیدن به مأموریت و چشمانداز کسبوکارتان است.
بازاریابی شامل تاکتیکها و اقداماتی است که برای اجرای آن استراتژی انجام میدهید.
به همین دلیل، وقتی دستورالعملها و استراتژی برندتان را تعریف میکنید، انتخاب تاکتیک درست برای جایگاهسازی برند بهعنوان «انتخاب ایدهآل» برای مشتری بسیار سادهتر میشود.
ناشناختهها را به شناختهها تبدیل کنید.
سؤالها را دربارهی اینکه برند شما نمایندهی چیست بازتعریف کنید؛ آنوقت پاسخها بسیار کاربردیتر خواهند شد.
به مصرفکننده فکر کنید؛ به علایقش، خواستههایش و دلایلی که باعث میشود به برند شما توجه کند.
هنگام تولید محتوای برند، همیشه باید از نگاه مشتری به سه سؤال پاسخ دهید:

این چیست؟
آنها باید ماهیت چیزی را که ارائه میدهید و دلیل وجودش را درک کنند. اگر این موضوع روشن نباشد، هیچچیز دیگری اثر نخواهد کرد.
آیا این برای من است؟
آنها به دنبال ارتباط و تناسب پیشنهاد شما با دنیای خودشان هستند. میخواهند حس کنند شما نیازها و دغدغههایشان را میفهمید.
قدم بعدی چیست؟
این همان دعوت به اقدام شماست. اگر دو سؤال قبلی را درست پاسخ داده باشید، میتوانید آنها را با اطمینان به گام بعدی هدایت کنید و آنها هم همراهی خواهند کرد.
هدف برندسازی شما، هدایت آرزوها و aspirations مشتری است.
دستورالعملهای برند شما را از صدها تصمیم خستهکننده نجات میدهند.
بسیاری از برندها به تصمیمهای کوتاهمدتی تکیه میکنند که در لحظه جواب میدهد:
«این طراحی قشنگه، لوگو رو روش بزنیم.»
«این جمله خوبه، منتشرش کنیم.»
اما این رویکرد میتواند باعث شود بارها و بارها در موقعیتی قرار بگیرید که انجام «کار درست» برای برندتان نامطمئن به نظر برسد.
به همین دلیل است که با تدوین مفهومی و تعیین دستورالعملهای شفاف برند، بخش بزرگی از حدس و گمانها را حذف میکنیم.
پس چطور میشود یک پایهی محکم ساخت؟
سیستمی طراحی کنید که حتی اگر یکی از اجزایش حذف شد، باز هم کار کند.
برندسازی در لایههای مختلف سازمان شما اتفاق میافتد.
وقتی همه از مفاهیم یکسانی پیروی کنند، فضای کمتری برای سردرگمی در تیم باقی میماند.
قالبها (Templates) نقطهی شروع عالی برای پروژههای جدید هستند.
داراییهای مشترک، متریالهای برند را در دسترس همهی افراد نیازمند قرار میدهند.
بریفها تضمین میکنند که همه در یک مسیر و با یک درک مشترک حرکت میکنند.
اگر دستورالعملهای برندتان را درست و کامل پیاده کنید، همیشه پاسخ سؤال «آیا این با برند ما همخوانی دارد؟» را خواهید داشت.
برندتان را به آژانس برندینگ طوسی بسپارید که به رشد واقعی فکر میکند.


